کشکول

  • خانه 

فعالیت های علمی امام رضا(ع) 

11 تیر 1399 توسط الهام حسینی

اسلام بعد از رحلت پیامبر به سرعت رو به گسترش نهاد؛ آن چنان که در مدت کوتاهى سراسر دنیاى متمدن آن عصر را فرا گرفت. از سوی دیگر طبیعت علم دوستى اسلام سبب شد کتب علمى دیگران، از یونان گرفته تا مصر و از هند تا ایران و روم، ترجمه شود. ترجمه آثار علمى دیگران در عصر عباسیان، مخصوصا زمان هارون ومأمون، شدت یافت، و مسئله مطلوب روز شد. 

آن چه مایه نگرانى بود، این بود که عقاید خرافى و افکار انحرافى و غیر اسلامی در ال به الى این کتب به ظاهر علمى به محیط اسلامی راه یافت. هم چنین در آن زمان یک هیئت نیرومند علمى در دربار عباسیان وجود نداشت که آثار علمى بیگانگان را مورد نقد و بررسى دقیق قرار دهد و مطالب صحیح و پیراسته را در اختیار جامعه اسلامى بگذارد.

این شرایط خاص فکرى و فرهنگى وظیفه سنگینى را بر دوش امام على بن موسى الرضا علیه السلام گذاشت، لذا آن امام بزرگوار پس از پذیرش ولایت عهدی دامن همت به کمر زدو در قالب مناظره با سایر عالمان ادیان الهی حقانیت اسلام و اهل بیت علیهم السلام را در برابر رؤسای مذاهب دیگر ثابت کردندو این کشتى را با لنگر وجود خویش از سقوط در گرداب خطرناک انحراف و التقاط رهایى بخشید. که این مهم از طریق دربار مأمون منتشر شد

اگرچه مناظرات امام على بن موسى الرضا علیه السالم فراوان است، ولى از میان آن ها مناظرات هفت گانه آن 

حضرت با جاثلیق؛رأس الجالوت؛هربز اکبر؛عمران صابی؛سلیمان مروزى علی بن محمّد جهم؛و ارباب مذاهب مختلف در بصره از برجستگى خاصى برخوردار است

هر یک از این مناظرات داراى محتواى عمیق و جالبى است که حتى امروز هم با گذشت حدود 1211 سال از آن تاریخ، راه گشا و روشنگر و بسیار آموزنده و پربار است، در این میان شیوه بحث هاى آن حضرت علیه السلام از نظر فن مناظره و طرز ورود و خروج در بحث هابه نوبۀ خود قابل توجه و ستودنی است که ابعاد و زوایای آن در این نگاشته مورد واکاوی قرار می گیرد.

امام رضا علیه السالم و دفاع عقلانی از دین :

عقل انسان خوبى و بدى و حسن و قبح بسیارى از اشیاء را درک مى کند،حال اگر ما استقالل عقل را در تشخیص حقایق بکلّى انکار کنیم، مسأله توحید و خداشناسى و بعثت انبیاء و ادیان آسمانى از میان خواهد رفت؛ 

لذا بیانات شرع در صورتى قابل قبول است که این دو اصل توحید- نبوّت قبلًا با دلیل عقل ثابت شود.

بر این اساس برخورد اسالم با پیروان مکتب هاى دیگر قبل از هر چیز باید برخورد منطقى باشد؛ نباید از منطق و استدالل چشم پوشید. اسلام در گذشته، از طریق تبلیغ و منطق پیش رفته است و در آینده نیز چنین خواهدبود.

 لاإِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِ ؛در قبول دین هیچ اکراهى نیست )زیرا( راه درست از بیراهه آشکار شده است،) در عصر امام رضا علیه السالم کتب فلسفى و علمى بسیارى از زبان یونانى و سریانى و غیر آن ها به زبان عربى ترجمه شده بود، مردم به تعلیم علوم عقلى و استداللى روى آورده بودند و علاوه بر آن، مأمون خلیفه عباسى به عقیده بعضى معتزلى مذهب بود و به استدالل عقلى در مذاهب عالقه نشان مى داد و در نتیجه، بحث هاى عقلى و استداللى در آن ایام رواج کامل و بازار گرمى داشت.مأمون نیز هدفى جز این نداشت که به پندار خویش مقام امام علیه السالم را در انظار مردم، مخصوصاً ایرانیان که سخت به اهل بیت عصمت علیه السالم علاقه داشتند و عشق مى ورزیدند، پایین بیاورد، به گمان این که امام علیه السلام تنها به مسائل ساده اى از قرآن و حدیث آشناست و از فنون علم و استدالل بى بهره است.

حال آنکه امام رضا علیه السالم با استدالل های منطقی جواب ناقدین را می دادند.به عنوان نمونه آن حضرت در در مناظره با رأس الجالوت به شیوه هاى مختلفى استدالل مى کند. نخست، به دلیل نقلى استدالل مى فرماید و سپس به دلیل عقلى. بزرگ یهود نیز ناچار مى شود هر دو را بپذیرد و تسلیم گردد.

هم چنین علماى کالم مشاهده کردند عمران صابى که در استدالل بسیار نیرومند بود و هرگز کسى بر او بر او 

غلبه نکرده بود، در برابر امام على بن موسى الرضا علیه السلام تسلیم شدو یا سلیمان مروزی در مناظره با امام رضا علیه السلام، اراده خداوند را علت وجود خداوند گرفت و ازلیت او را انکار کرد و این به سبب بن بست سختى بود که امام علیه السلام در استدالل براى او ایجاد فرمود.

به این ترتیب، امام علیه السلام از طرق مختلف راه را بر او بست و با دالیل گوناگون ثابت فرمود که اراده از صفات فعل است و حادث است و نمى تواند عین ذات خداوند باشد. سلیمان نیز خود را چنان در تنگنا دید که قادر بر جواب نبود و از سخن بازماند.

آری ادبیات به کار رفته در مناظرات حضرت در عین حال که مسالمت آمیز است اما با این وجود دارای استدالل های قوی، منطقی و جامع است. تکیه بر اصول مشترک بین ادیان اصول ادیان آسمانى یکسان است چرا که در متن فطرت آدمى قرار دارد. به عنوان نمونه سرنوشت انسان بر مساله توحید است، و از سوى دیگر فطرتش او را دعوت به شکر منعم و معرفت و شناخت او مى کند، و از سوى سوم روح اجتماعى و مدنیت انسان او را به سوى کمک به محرومان فرا مى خواند.

لذا مجموعه دین الهى از نظر اساس و ریشه همه جا یکى است، هر چند تکامل جامعه انسانى ایجاب مى کند که تشریعات و قوانین فرعى هماهنگ با تکامل انسان ها رو به تکامل رود تا به حد نهایى و خاتم ادیان رسد. دعوت به سوى »قدر مشترک« ، بهترین راه براى همزیستى ادیان مختلف است؛ چرا که غالباً نمى توان از یک گروه بخواهیم تمام عقاید را رها کند و تابع دیگرى گردد، و اگر هم منطقى باشد، عملى نیست. پس بهتر این است که اگر پیروان ادیان دیگر، بعد از شنیدن دالیل مختلف به اسالم نگرویدند آنها را در عقاید خاصّ خودشان رها کنیم و در قدر مشترک همکارى نماییم و بهترین قدر مشترک بین همه ادیان آسمانى همان »اصل توحید و یگانگى« خدا در ذات و صفات است

برهان های اثبات وجود خدا در مناظره های امام رضا علیه السلام نشان از اهتمام آن حضرت بر تکیه بر اصول مشترک بین االدیانی است.

تأکید بر اعتقادات طرف مناظره؛ مبنای استدالل منطقی هنگامى که على بن موسى الرضا علیه السالم بر مأمون وارد شد، مأمون به فضل بن سهل وزیر مخصوصش دستور داد که پیروان مکاتب مختلف مانند جاثلیق )عالم بزرگ مسیحى(، رأس الجالوت )پیشواى بزرگ یهودیان(، رؤساى »صابئین«، »هربز اکبر« )پیشواى بزرگ زردشتیان( و »نسطاس رومى« )عالم بزرگ نصرانى وهم چنین علماى دیگر علم کالم را دعوت کند تا هم آن ها سخنان آن حضرت را بشنوند و هم آن حضرت سخنان آن ها را.در این میان حسن بن سهل نوفلى که هنوز به مقام شامخ علمى امام علیه السالم معرفت کامل نداشت و از توطئه مأمون وحشت کرده بود، عرض کرد: علماى علم کامل اهل بدعت اند و مخالف دانشمندان اسلام اند، چرا که عالِم واقعیت ها را انکار نمى کند، امّا این ها اهل انکار و سفسطه اند. اگر دلیل بیاورى که خدا یکى است، مى گویند: این دلیل را قبول نداریم. اگر بگویى: محمّد رسول الله است، مى گویند: رسالتش را اثبات کن. خالصه )آن ها افرادى خطرناک اند و( در برابر انسان دست به مغالطه مى زنند و آن قدر سفسطه مى کنند تا انسان از حرف خودش دست بردارد. فدایت شوم، از این ها بر حذر باش!

امام فرمود: هنگامى مأمون که استدالالت مرا در برابر اهل تورات به توراتشان بشنود، و در برابر اهل انجیل به انجیلشان، و در مقابل اهل زبور به زبورشان، و در مقابل صائبین به زبان عبریشان، و در برابر هیربدان به زبان فارسیشان، و در برابر اهل روم به زبان رومى، و در برابر پیروان مکتب هاى مختلف به لغاتشان. هنگامى که دلیل هر گروهى را جداگانه ابطال کردم، به طورى که مذهب خود را رها کنند و قول مرا بپذیرند، آن وقت مأمون پشیمان خواهد شد.

طبق روایت مشروحى که قطب راوندى در کتاب»الخرائج« آورده، هنگامى که آتش فتنه در بصره باال گرفت وفرق مختلف و مکتب هاى گوناگون آن جا را پایگاه فعالیت خود قرار دادند، امام على بن موسى الرضا علیه السلام براى خاموش کردن آتش فتنه به بصره آمد و علماى بزرگ مسیحى گرفته تا علماى یهودى و کسان دیگر را دعوت کرد؛ سپس فصول مختلف انجیل و بشاراتى را که درباره پیامبران اسالم علیه السلام در آن آمده، تا بشارات اسفار مختلف تورات و زبور همه را برشمرد. 

سپس به توده مردم مسلمان که در آن مجلس حضور داشتند. رو کرد و در بخشى از سخنانش چنین فرمود: اى مردم، آیا کسى که با مخالفانش به آیین و کتاب شریعت خود آن ها احتجاج و استدالل کند، از همه با انصاف تر نیست؟عرض کردند: چرا.

فرمود: بدانید امام بعد از محمّد صلى الله علیه و آله و سلّم فقط کسى است که برنامه هاى او را تداوم بخشد، و مقام امامت تنها براى کسى زیبنده است که با تمام امت ها و پیروان مذاهب مختلف با کتاب خود آن ها گفت وگو کند. مسیحیان را با انجیل، یهودیان را با تورات، و مسلمانان را با قرآن قانع سازد و عالم به جمیع لغت باشد و با هر قومى با زبان خودشان سخن گوید..امام رضا علیه السلام ثابت کرد که یک پیشواى بزرگ اسلام باید از تمام مکتب ها آگاه باشد و باید بتواند با منطق خود آن ها، بر آن ها غلبه کند و حتى از زبان هاى زنده دنیا بى خبر نباشد.
تحمل نظر مخالف؛

 روش امام رضا علیه السلام در مناظرات

کیفیت برخورد آن حضرت با پیروان مکاتب مختلف درس آموز و الهام بخش است؛ از جمله اینکه قدرت منطق اسلام به قدرى است که از منطق مکتب هاى دیگر ابداً واهمه ندارد، و به همین دلیل، در تاریخ اسلام به همه آن ها مجال کافى داده شده است تا عقاید خود را نشر دهند و پاسخ خود را بشنوند. حتى به کسانى که اصلًا ایمان به خدا و مکتب انبیا نداشتند، آزادى بحث داده مى شد، هر چند متأسفانه آن ها از این آزادى سوء استفاده کردند و دیدیم برنامه ها به شکل دیگرى در آمد: توطئه هاى گوناگون شروع شد، اقدامات تخریبى ادامه یافت و آن چه ما مایل نبودیم بشود، شد. 

سخن آخر: امام رضا علیه السلام، پیشرو در آزاداندیشی در خاتمه باید تأکید کرد امام علیه السلام در این جلسات و مناظرات، روح آزادمنشى اسلام و گشاده رویى و وسعت نظر در بحث را به همگان نشان داد و ثابت کردکه با بحث هاى منطقى مى توان حقیقت اسلام و تعلیمات آن را براى سایر مردان جهان، تبیین و آشکار کرد، و جاذبه اسلام قدرى قوى است که اگر به خوبى تبیین گردد، گروه هاى زیادى را به خود متوجّه خواهد ساخت، به خصوص در دنیاى امروز که گوش شنوا براى شنیدن پیام اسلام، بسیار است آن حضرت ثابت کرد بر خالف گفته بدخواهان و دروغ پردازان، اسلام با زور و سرنیزه و شمشیر به مردم جهان تحمیل نشده است و یک پیشواى بزرگ اسلامی به مخالفان خود اجازه مى دهد که هرگونه ایراد و اشکالى دارند، بدون ترس و واهمه مطرح سازند، هر چند بر محور نفى اسلام و حتى نفى توحید و الوهیت دور بزند. 

منابع

1 .مناظرات تاریخى امام رضا علیه السلام با پیروان مذاهب و مکاتب دیگر

2 .بیانات آیت الله مکارم شیرازی

 نظر دهید »

 سوره تکاثر تفسیرنور

10 تیر 1399 توسط الهام حسینی

ﺑِﺴْﻢِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤﻦِ ﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢِ
ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ
«١» ﺃَﻟْﻬَﺎﻛُﻢُ ﺍﻟﺘَّﻜَﺎﺛُﺮُ «٢» ﺣَﺘَّﻲ ﺯُﺭْﺗُﻢُ ﺍﻟْﻤَﻘَﺎﺑِﺮَ «٣» ﻛَﻠَّﺎ ﺳَﻮْﻑَ ﺗَﻌْﻠَﻤُﻮﻥَ «٤» ﺛُﻢَّ ﻛَﻠَّﺎ ﺳَﻮْﻑَ ﺗَﻌْﻠَﻤُﻮﻥَ «٥» ﻛَﻠَّﺎ ﻟَﻮْ ﺗَﻌْﻠَﻤُﻮﻥَ ﻋِﻠْﻢَ ﺍﻟْﻴَﻘِﻴﻦِ «٦» ﻟَﺘَﺮَﻭُﻥَّ ﺍﻟْﺠَﺤِﻴﻢَ «٧» ﺛُﻢَّ ﻟَﺘَﺮَﻭُﻧَّﻬَﺎ ﻋَﻴْﻦَ ﺍﻟْﻴَﻘِﻴﻦِ «٨» ﺛُﻢَّ ﻟَﺘُﺴْﺌَﻠُﻦَّ ﻳَﻮْﻣَﺌِﺬٍ ﻋَﻦِ ﺍﻟﻨَّﻌِﻴﻢِ
(١) ﻓﺰﻭﻥ ﻃﻠﺒﻲ (ﻭ ﺗﻔﺎﺧﺮ) ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺳﺮﮔﺮم ﻛﺮﺩ. (٢) ﺗﺎ ﺁﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻣﻘﺒﺮﻩ ﻫﺎ ﺭﻓﺘﻴﺪ. (٣) ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ (ﻛﻪ ﻣﻲ ﭘﻨﺪﺍﺭﻳﺪ) ﺑﻪ ﺯﻭﺩﻱ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﻓﻬﻤﻴﺪ. (٤) ﺑﺎﺯ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ (ﻛﻪ ﻣﻲ ﭘﻨﺪﺍﺭﻳﺪ)، ﺩﺭ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺩﺍﻧﺴﺖ. (٥) ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ (ﻛﻪ ﻣﻲ ﭘﻨﺪﺍﺭﻳﺪ)، ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ (ﺑﻪ ﺁﺧﺮﺕ) ﻋﻠﻢ ﻳﻘﻴﻨﻲ ﺩﺍﺷﺘﻴﺪ. (٦) ﻗﻄﻌﺎً ﺩﻭﺯﺥ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺩﻳﺪﻳﺪ. (٧) ﺳﭙﺲ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻋﻴﻦ ﺍﻟﻴﻘﻴﻦ ﻣﻲ ﺩﻳﺪﻳﺪ. (٨) ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎ ﺳﺆﺍﻝ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ.
ﻧﻜﺘﻪ ﻫﺎ:
«ﺗﻜﺎﺛﺮ» ﺍﺯ «ﻛﺜﺮﺕ» ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﻓﺰﻭﻥ ﻃﻠﺒﻲ ﻭ ﻓﺨﺮﻓﺮﻭﺷﻲ ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﻛﺜﺮﺕ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻭ ﺍﻭﻟﺎﺩ ﺍﺳﺖ.
ﺟﻠﻮﻩ ﻫﺎﻱ ﺗﻜﺎﺛﺮ
ﺗﻜﺎﺛﺮ ﺩﺭ ﺷﺮﻙ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺧﺪﺍﻳﻲ. «ءَﺍَﺭﺑﺎﺏ ﻣﺘﻔﺮّﻗﻮﻥ ﺧﻴﺮٌ ﺍم ﺍﻟﻠّﻪ ﺍﻟﻮﺍﺣﺪ ﺍﻟﻘﻬّﺎﺭ»(١٠٠٤) (ﺣﻀﺮﺕ ﻳﻮﺳﻒ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺯﻧﺪﺍﻧﻲ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﺸﺮﻙ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﮔﻔﺖ: ﺁﻳﺎ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﻣﺘﻔﺮﻕ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﻳﺎ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻳﻜﺘﺎﻱ ﻗﻬﺎﺭ؟)
ﺗﻜﺎﺛﺮ ﺩﺭ ﻏﺬﺍ. ﺑﻨﻲ ﺍﺳﺮﺍﺋﻴﻞ ﻣﻲ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﻣﺎ ﺑﺮ ﻳﻚ ﻧﻮﻉ ﻏﺬﺍ ﺻﺒﺮ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ «ﻟﻦ ﻧﺼﺒﺮ ﻋﻠﻲ ﻃﻌﺎم ﻭﺍﺣﺪ» ﻣﺎ ﺧﻮﺭﺩﻧﻲ ﻫﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﭘﻴﺎﺯ ﻭ ﺳﻴﺮ ﻭ ﻋﺪﺱ ﻭ ﺧﻴﺎﺭ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ. «ﻗﺜﺎﺋﻬﺎ ﻭ ﻓﻮﻣﻬﺎ ﻭ ﻋﺪﺳﻬﺎ ﻭ ﺑﺼﻠﻬﺎ»(١٠٠٥)
ﺗﻜﺎﺛﺮ ﺩﺭ ﻋﻤﺮ. ﭼﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﺑﻌﻀﻲ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻝ ﻋﻤﺮ ﻛﻨﻨﺪ. «ﻳَﻮَﺩّ ﺍﺣﺪﻫﻢ ﻟﻮ ﻳﻌﻤّﺮ ﺍﻟﻒ ﺳﻨﺔ»(١٠٠٦)
ﺗﻜﺎﺛﺮ ﺩﺭ ﻣﺎﻝ. ﻗﺮﺁﻥ ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ﺑﺮﺧﻲ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺟﻤﻊ ﻣﺎﻝ ﻭ ﺷﻤﺎﺭﺵ ﺁﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ. «ﺍﻟّﺬﻱ ﺟﻤﻊ ﻣﺎﻟﺎً ﻭ ﻋﺪّﺩﻩ»(١٠٠٧)
ﺗﻜﺎﺛﺮ ﺩﺭ ﻣﺴﻜﻦ. ﻗﺮﺁﻥ ﺩﺭ ﻣﻘﺎم ﺳﺮﺯﻧﺶ ﺑﻌﻀﻲ ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ﺩﺭ ﺩﺍﻣﻨﻪ ﻫﺮ ﻛﻮﻫﻲ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻥ ﻫﺎﻱ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﻨﺎ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﺪ. «ﺃﺗﺒﻨﻮﻥ ﺑﻜﻞّ ﺭﻳﻊ ﺁﻳﺔ ﺗﻌﺒﺜﻮﻥ»(١٠٠٨)
ﺗﻜﺎﺛﺮ ﺩﺭ ﺷﻬﻮﺕ. ﺍﺳﻠﺎم ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺟﻨﺴﻲ، ﺭﺍﻩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺭﺍ ﺗﺠﻮﻳﺰ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻬﺮﻩ ﮔﻴﺮﻱ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮ ﺭﺍ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﻠﺎﻣﺖ ﺷﻤﺮﺩﻩ: «ﺍﻟﺎ ﻋﻠﻲ ﺍﺯﻭﺍﺟﻬﻢ ﺍﻭ ﻣﺎ ﻣﻠﻜﺖ ﺍﻳﻤﺎﻧﻬﻢ ﻓﺎﻧﻬﻢ ﻏﻴﺮ ﻣﻠﻮﻣﻴﻦ»(١٠٠٩) ﻭ ﺍﺭﺿﺎﻱ ﺷﻬﻮﺕ ﺍﺯ ﻏﻴﺮ ﺭﺍﻩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺭﺍ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﺩﺍﻧﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ. «ﻓﻤﻦ ﺍﺑﺘﻐﻲ ﻭﺭﺍء ﺫﻟﻚ ﻓﺎﻭﻟﺌﻚ ﻫﻢ ﺍﻟﻌﺎﺩﻭﻥ»(١٠١٠)
«ﺍﻟﻬﺎﻛﻢ» ﺍﺯ «ﻟﻬﻮ» ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﺳﺮﮔﺮم ﺷﺪﻥ ﺑﻪ ﺍﻣﻮﺭ ﺟﺰﺋﻲ ﻭ ﻧﺎﭼﻴﺰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ.
«ﺯُﺭﺗﻢ» ﺍﺯ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻭ «ﻣﻘﺎﺑﺮ» ﺟﻤﻊ ﻣﻘﺒﺮﻩ ﺍﺳﺖ.
ﻣﻴﺎﻥ ﺩﻭ ﻗﺒﻴﻠﻪ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻧﻔﺮﺍﺕ ﮔﻔﺘﮕﻮ ﺷﺪ، ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﺳﺮﺷﻤﺎﺭﻱ ﻛﻨﻨﺪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﻩ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﺁﻣﺎﺭ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﺁﻭﺭﻧﺪ.
ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎم ﺩﺭ ﺧﻄﺒﻪ ٢٢١ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻠﺎﻏﻪ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺗﻠﺎﻭﺕ ﺍﻳﻦ ﺳﻮﺭﻩ ﻣﻄﺎﻟﺒﻲ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﺤﺪﻳﺪ ﺩﺭ ﺷﺮﺡ ﺁﻥ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﺳﺎﻝ، ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺎﺭ ﺍﻳﻦ ﺧﻄﺒﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺍم ﻭ ﻋﻈﻤﺖ ﺍﻳﻦ ﺧﻄﺒﻪ ﺑﻪ ﻗﺪﺭﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﺰﺍﻭﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﮔﻮﻳﻨﺪﮔﺎﻥ ﻋﺮﺏ ﺟﻤﻊ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺧﻄﺒﻪ ﺑﺮﺍﻳﺸﺎﻥ ﺗﻠﺎﻭﺕ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﺳﺠﺪﻩ ﺍﻓﺘﻨﺪ، ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﻫﻨﮕﺎم ﺗﻠﺎﻭﺕ ﺑﻌﻀﻲ ﺍﺯ ﺁﻳﺎﺕ ﻗﺮﺁﻥ، ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﺳﺠﺪﻩ ﻣﻲ ﺍﻓﺘﻨﺪ.(١٠١١) ﻣﺎ ﺩﻭ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺧﻄﺒﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺑﺎﺯﮔﻮ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﻢ:
«ﺍﺑﺎﺋﻬﻢ ﻳﻔﺨﺮﻭﻥ» ﺁﻳﺎ ﺑﻪ ﻣﻘﺒﺮﻩ ﭘﺪﺭﺍﻧﺸﺎﻥ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ؟
«ﺍم ﺑﻌﺪﻳﺪ ﺍﻟﻬﻠﻜﻲ ﻳﺘﻜﺎﺛﺮﻭﻥ» ﻳﺎ ﺑﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻣﻌﺪﻭﻣﻴﻦ ﻓﺰﻭﻥ ﻃﻠﺒﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ؟
«ﺍﺟﺴﺎﺩ ﺧﺮّﺕ ﻭ ﺣﺮﻛﺎﺕ ﺳﻜﻨﺖ» ﺁﻧﺎﻥ ﺟﺴﺪﻫﺎﻳﻲ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﺘﻠﺎﺷﻲ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﻣﺘﺤﺮﻙ ﻫﺎﻳﻲ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺳﺎﻛﻦ ﺷﺪﻧﺪ.
«ﻭ ﻟﺌﻦ ﻳﻜﻮﻧﻮﺍ ﻋﺒﺮﺍً ﺍﺣﻖّ ﻣﻦ ﺍﻥ ﻳﻜﻮﻧﺎ ﻣﻔﺘﺨﺮﺍ» ﺁﻥ ﺟﺴﺪﻫﺎ ﺳﺰﺍﻭﺍﺭﺗﺮﻧﺪ ﻛﻪ ﺳﺒﺐ ﻋﺒﺮﺕ ﺷﻮﻧﺪ ﺗﺎ ﻣﺎﻳﻪ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ.
ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎم ﺣﺪﻳﺜﻲ ﻧﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺍﻭﻟﻴﻦ «ﺳﻮﻑ ﺗﻌﻠﻤﻮﻥ» ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﻋﺬﺍﺏ ﻗﺒﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﻭﻣﻲ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﻋﺬﺍﺏ ﺁﺧﺮﺕ.(١٠١٢)
ﻳﻘﻴﻦ، ﺑﺎﻭﺭ ﻗﻠﺒﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﻤﻴﻖ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺴﺘﻦ ﺍﺳﺖ. ﻣﺜﻠﺎ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺩم ﻣﻲ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﺮﺩﻩ ﻛﺎﺭﻱ ﺑﻪ ﻛﺴﻲ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭﻟﻲ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﻣﺮﺩﻩ ﺑﺨﻮﺍﺑﻨﺪ، ﻭﻟﻲ ﻣﺮﺩﻩ ﺷﻮﺭ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﻣﺮﺩﻩ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﻲ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﺑﺪ، ﺯﻳﺮﺍ ﻣﺮﺩم ﻓﻘﻂ ﻣﻲ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﻭﻟﻲ ﻣﺮﺩﻩ ﺷﻮﺭ ﺑﺎﻭﺭ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺭﺍﻩ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻳﻘﻴﻦ ﻋﻤﻞ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﻮﺭﺍﺕ ﺍﻟﻬﻲ ﺍﺳﺖ، ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﻣﺮﺩﻩ ﺷﻮﺭ ﺩﺭ ﺍﺛﺮ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻋﻤﻞ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﻭﺭ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ، ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻳﻘﻴﻦ، ﺗﻮﻛﻞ ﺑﺮ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺍﻭ ﺷﺪﻥ ﻭ ﺭﺍﺿﻲ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﻪ ﻣﻘﺪﺭﺍﺕ ﺍﻭ ﻭ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭﻱ ﺍﻣﻮﺭ ﺑﻪ ﺍﻭﺳﺖ.(١٠١٣)
ﻳﻘﻴﻦ ﺩﺭﺟﺎﺗﻲ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺩﻭ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺍﺵ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﻮﺭﻩ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺩﻳﮕﺮﺵ ﺩﺭ ﺁﻳﻪ ٩٥ ﺳﻮﺭﻩ ﻭﺍﻗﻌﻪ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻣﺮﺍﺣﻞ ﻳﻘﻴﻦ ﻋﺒﺎﺭﺗﻨﺪ ﺍﺯ: ﻋﻠﻢ ﺍﻟﻴﻘﻴﻦ، ﺣﻖ ﺍﻟﻴﻘﻴﻦ ﻭ ﻋﻴﻦ ﺍﻟﻴﻘﻴﻦ. ﺍﻧﺴﺎﻥ، ﮔﺎﻫﻲ ﺍﺯ ﺩﻳﺪﻥ ﺩﻭﺩ ﭘﻲ ﺑﻪ ﺁﺗﺶ ﻣﻲ ﺑﺮﺩ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻋﻠﻢ ﺍﻟﻴﻘﻴﻦ ﺍﺳﺖ، ﮔﺎﻫﻲ ﺧﻮﺩِ ﺁﺗﺶ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺑﻴﻨﺪ ﻛﻪ ﻋﻴﻦ ﺍﻟﻴﻘﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﺎﻫﻲ ﺩﺳﺘﻲ ﺑﺮ ﺁﺗﺶ ﻣﻲ ﻧﻬﺪ ﻭ ﺳﻮﺯﻧﺪﮔﻲ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺣﻖ ﺍﻟﻴﻘﻴﻦ ﺍﺳﺖ.
ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﺩﻳﺪﻥ ﺁﺗﺶ ﺩﺭ «ﻟَﺘﺮﻭﻥّ ﺍﻟﺠﺤﻴﻢ»، ﻳﺎ ﺩﻳﺪﻥ ﺁﻥ ﺩﺭ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻳﺎ ﺩﻳﺪﻥ ﺁﻥ ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﺑﺮﺯﺧﻲ ﻭ ﻣﻜﺎﺷﻔﻪ ﺩﺭ ﻫﻤﻴﻦ ﺩﻧﻴﺎ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﺑﺎ ﻳﻘﻴﻦ ﺳﺎﺯﮔﺎﺭﺗﺮ ﺍﺳﺖ.
ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺍﺣﺎﺩﻳﺚ، ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﻧﻌﻤﺘﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻣﻮﺭﺩ ﺳﻮﺍﻝ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ، ﺁﺏ ﻭ ﻧﺎﻥ ﻧﻴﺴﺖ، ﻛﻪ ﺑﺮ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻗﺒﻴﺢ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﻮﺭ ﺳﺆﺍﻝ ﻛﻨﺪ. ﺑﻠﻜﻪ ﻣﺮﺍﺩ ﻧﻌﻤﺖ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﻭ ﺭﻫﺒﺮﻱ ﻣﻌﺼﻮم ﺍﺳﺖ(١٠١٤) ﺍﻣﺎم ﺭﺿﺎ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎم ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺳﺆﺍﻝ ﺍﺯ ﺁﺏ ﻭ ﻧﺎﻥ ﻭ… ﺍﺯ ﻣﺮﺩم ﻗﺒﻴﺢ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﭼﻪ ﺭﺳﺪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ، ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﺳﺆﺍﻝ ﺍﺯ ﻧﻌﻤﺖ، ﻫﻤﺎﻥ ﻧﻌﻤﺖ ﺭﻫﺒﺮﻱ ﻣﻌﺼﻮم ﺍﺳﺖ.(١٠١٥)
ﺗﻜﺎﺛﺮ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﺁﻣﺎﺭ ﻭ ﻧﻔﺮﺍﺕ ﺟﻤﻌﻴّﺖ ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﻠﻜﻪ ﮔﺎﻫﻲ ﺩﺭ ﺛﺮﻭﺕ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺍﺳﺖ. «ﻭ ﺗﻜﺎﺛﺮ ﻓﻲ ﺍﻟﺎﻣﻮﺍﻝ ﻭ ﺍﻟﺎﻭﻟﺎﺩ»(١٠١٦) ﻭ ﻟﺬﺍ ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﻣﺎﻝ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺳﺮﮔﺮم ﻧﻜﻨﺪ. «ﻟﺎﺗﻠﻬﻜﻢ ﺍﻣﻮﺍﻟﻜﻢ ﻭ ﻟﺎ ﺍﻭﻟﺎﺩﻛﻢ»(١٠١٧)
ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﻛﺮم ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻠﺎﻭﺕ ﺍﻳﻦ ﺳﻮﺭﻩ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: «ﺗﻜﺎﺛﺮ ﺍﻟﺎﻣﻮﺍﻝ ﺟﻤﻌﻬﺎ ﻣﻦ ﻏﻴﺮ ﺣﻘﻬﺎ ﻭ ﻣﻨﻌﻬﺎ ﻣﻦ ﺣﻘﻬﺎ ﻭ ﺳﺪّﻫﺎ ﻓﻲ ﺍﻟﺎﻭﻋﻴﺔ»(١٠١٨) ﮔﺮﺩﺁﻭﺭﻱ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻧﺎﻣﺸﺮﻭﻉ ﻭ ﻧﭙﺮﺩﺍﺧﺘﻦ ﺣﻘﻮﻕ ﻭﺍﺟﺐ ﺁﻧﻬﺎ ﻭ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﻱ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﺻﻨﺪﻭﻕ ﻫﺎ ﺗﻜﺎﺛﺮ ﺍﺳﺖ.
ﺩﺭ ﺷﻌﺮﻱ ﻣﻨﺴﻮﺏ ﺑﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎم ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ:
ﻳﺎ ﻣﻦ ﺑﺪﻧﻴﺎﻩ ﺍﺷﺘﻐﻞ
ﻗﺪ ﻏﺮّﻩ ﻃﻮﻝ ﺍﻟﺎﻣﻞ
ﺍﻟﻤﻮﺕ ﻳﺄﺗﻲ ﺑﻐﺘﺔ
ﻭﺍﻟﻘﺒﺮ ﺻﻨﺪﻭﻕ ﺍﻟﻌﻤﻞ
ﭘﻴﺎم ﻫﺎ:
١- ﻓﺰﻭﻥ ﻃﻠﺒﻲ ﻭ ﻓﺨﺮﻓﺮﻭﺷﻲ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺑﻴﻬﻮﺩﻩ ﻭ ﻋﺒﺚ ﻣﻲ ﻛﺸﺎﻧﺪ. «ﺍﻟﻬﺎﻛﻢ ﺍﻟﺘﻜﺎﺛﺮ»
٢- ﻓﺰﻭﻥ ﻃﻠﺒﻲ، ﻋﺎﻣﻞ ﻏﻔﻠﺖ ﺍﺯ ﺣﺴﺎﺏ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺍﺳﺖ. «ﺍﻟﻬﺎﻛﻢ ﺍﻟﺘﻜﺎﺛﺮ - ﻟﺘﺴﺌﻠﻦّ ﻳﻮﻣﺌﺬ ﻋﻦ ﺍﻟﻨﻌﻴﻢ»
٣- ﺩﺍﻣﻨﻪ ﻓﺰﻭﻥ ﻃﻠﺒﻲ ﺗﺎ ﺷﻤﺎﺭﺵ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ﭘﻴﺶ ﻣﻲ ﺭﻭﺩ. «ﺣﺘﻲ ﺯﺭﺗﻢ ﺍﻟﻤﻘﺎﺑﺮ»
٤- ﺑﻲ ﺧﺒﺮﻱ ﺍﺯ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﻗﻴﺎﻣﺖ، ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺤﺮﺍﻑ ﻣﻲ ﻛﺸﺎﻧﺪ. «ﺍﻟﻬﺎﻛﻢ ﺍﻟﺘﻜﺎﺛﺮ… ﻛﻠﺎّ ﻟﻮ ﺗﻌﻠﻤﻮﻥ»
٥ - ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﻓﻜﺎﺭ ﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺍﻧﺤﺮﺍﻓﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺭﺍ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻛﺮﺩ. «ﻛﻠﺎّ - ﺛﻢّ ﻛﻠﺎّ - ﻛﻠﺎّ»
٦- ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ ﻳﻘﻴﻦ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﺪ. «ﻟﻮ ﺗﻌﻠﻤﻮﻥ ﻋﻠﻢ ﺍﻟﻴﻘﻴﻦ ﻟﺘﺮﻭﻥّ ﺍﻟﺠﺤﻴﻢ»
٧- ﺩﺭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺟﺎﻫﻠﻲ، ﻛﻤﻴّﺖ ﻭ ﺟﻤﻌﻴّﺖ، ﺗﺎ ﺁﻧﺠﺎ ﺍﺭﺯﺵ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺣﺘﻲ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺷﻤﺎﺭﺵ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﻣﻲ ﺁﻭﺭﻧﺪ. «ﺣﺘﻲ ﺯﺭﺗﻢ ﺍﻟﻤﻘﺎﺑﺮ»
٨ - ﺗﻜﺎﺛﺮ ﻭ ﺗﻔﺎﺧﺮ، ﻛﻴﻔﺮ ﺳﺨﺘﻲ ﺩﺍﺭﺩ. «ﺍﻟﻬﺎﻛﻢ ﺍﻟﺘﻜﺎﺛﺮ… ﻟﺘﺮﻭﻥّ ﺍﻟﺠﺤﻴﻢ»
٩- ﻋﺎﻗﺒﺖ ﺍﻧﺪﻳﺸﻲ ﻣﺎﻧﻊ ﻓﺨﺮ ﻓﺮﻭﺷﻲ ﺍﺳﺖ. «ﻛﻠﺎّ ﺳﻮﻑ ﺗﻌﻠﻤﻮﻥ…»
١٠- ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﻭ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺣﻘﺎﻳﻖ ﺗﻠﺎﺵ ﻛﺮﺩ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺧﻄﺮﺍﺕ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺩﺭﺍﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ. «ﻟﻮ ﺗﻌﻠﻤﻮﻥ ﻋﻠﻢ ﺍﻟﻴﻘﻴﻦ ﻟﺘﺮﻭﻥّ ﺍﻟﺠﺤﻴﻢ»
١١- ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﺳﺮﮔﺮم ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ ﺩﺭﺟﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﻧﻤﻲ ﺭﺳﻨﺪ. «ﻟﻮ ﺗﻌﻠﻤﻮﻥ ﻋﻠﻢ ﺍﻟﻴﻘﻴﻦ» (ﻛﻠﻤﻪ ﻟﻮ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﻧﺸﺪﻧﻲ ﺑﻜﺎﺭ ﻣﻲ ﺭﻭﺩ.)
١٢- ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ ﻳﻘﻴﻦ، ﺩﺭﺟﺎﺗﻲ ﺩﺍﺭﺩ. «ﻋﻠﻢ ﺍﻟﻴﻘﻴﻦ… ﻋﻴﻦ ﺍﻟﻴﻘﻴﻦ»
١٣- ﺣﺴﺎﺏ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺍﻣﻜﺎﻧﺎﺗﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﻫﺮﻛﺲ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻟﺬﺍ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺍﺳﺖ. «ﻟﺘﺴﺌﻠﻦّ ﻳﻮﻣﺌﺬ ﻋﻦ ﺍﻟﻨﻌﻴﻢ»
«ﻭﺍﻟﺤﻤﺪﻟﻠّﻪ ﺭﺏّ ﺍﻟﻌﺎﻟﻤﻴﻦ»

 نظر دهید »

ظاهر ساده

05 تیر 1399 توسط الهام حسینی

در ايام ابتداي جنگ، ابراهيم الگوي بسياري از بچه هاي رزمنده شده بود. خيلي ها به رفاقت با او افتخار مي كردند. اما او هميشه طوري رفتار مي كرد تا كمتر مطرح شود. مثلاً به لباس نظامي توجهي نداشت، پيراهن بلند و شلوار كردي مي پوشيد. تا هم به مردم محلي آنجا نزديك تر شود و هم به نوعي جلوي نفس خود را گرفته باشد. آنقدر ساده و بي آلايش بود كه وقتي براي اولين بار او را مي ديدي فكر مي كردي كه او خدمتكار و… براي رزمندگان است. اما مدتي كه مي گذشت به شخصيت او پي مي بردي.
ابراهيم به نوعي ساختارشكن بود و به جاي رسيدن به ظاهر و قيافه بيشتر به فكر باطن بود و بچه ها هم از او تبعيت مي كردند، هميشه مي گفت: “مهم تر از اينكه براي بچه ها لباس هاي هم شكل و ظاهر نظامي درست كنيم بايد به فكر آموزش و معنويت نيروها باشيم و تا مي توانيم بيشتر با بچه ها رفيق باشيم ” و نتيجه اين تفكر، در عمليات هاي گروه،كاملاً ديده مي شد. هر چند برخي با تفكرات او مخالفت مي كردند.
ابراهيم در عين سادگي ظاهري به مسائل سياسي كاملاً آگاه بود و جريانات سياسي را هم خوب تحليل مي كرد.
مدتي پس از نصب تصاوير امام راحل و شهيد بهشتي در مقر، از طرف دفتر فرماندهي كل قوا در غرب كشور كه زير نظر بني صدر اداره مي شد دستور تعطيلي و بستن آذوقه گروه صادر گرديد. اما فرمانده ارتش در آن منطقه اعلام كرد كه حضور اين گروه در منطقه لازم است و تمامي حملات ما توسط اين گروه طراحي و اجرا مي شود. بعد از مدتي با پيگيري هاي اين فرمانده، جلوي اين حركت گرفته شد.
***
يك روز صبح اعلام كردند كه بني صدر قصد بازديد از كرمانشاه را دارد و ابراهيم و جواد و چند نفر از بچه ها به همراه حاج حسين عازم كرمانشاه شدند. در ميان فرماندهان نظامي كه با ظاهري آراسته منتظر بني صدر بودند چهره ي بچه هاي اندرزگو خيلي جالب بود كه با همان شلوار كردي و قيافه هميشگي به استقبال بني صدر آمده بودند. هر چند هدفشان چيز ديگري بود و مي گفتند: “ما مي خواهيم با اين آدم صحبت كنيم و ببينيم با كدام بينش نظامي جنگ رو اداره مي كنه و… ” آن روز خيلي معطل شديم. در پايان هم اعلام كردند رئيس جمهور به علت آسيب ديدن هلي كوپتر
به كرمانشاه نمي آيد.
***
مدتي بعد حضرت آيت االله خامنه اي به كرمانشاه آمدند. ايشان در آن زمان امام جمعه تهران بودند. ابراهيم تمام بچه ها را به همراه خود آورد و با همان ظاهر ساده و بي آلايش با حضرت آقا ملاقات كردند و بعد هم يك يك، ايشان را در
آغوش مي گرفتند و دست و روبوسي مي كردند

 نظر دهید »

شهیدابراهیم هادی

22 خرداد 1399 توسط الهام حسینی


شهیدابراهیم هادی

 نظر دهید »

حدیث

21 خرداد 1399 توسط الهام حسینی

پیامبر صلى الله علیه وآله :

اَلصَّدَقَةُ عَلى‏ وَجهِها و َاصطِناعُ المَعروفِ وَ بِرُّ الوالِدَینِ و َصِلَةُ الرَّحِمِ تُحَوِّلُ الشِّقاءَ سَعادَةً وَ تَزیدُ فِى العُمرِ وَ تَقى مَصارِ عَ السُّوءِ؛

صدقه بجا، نیکوکارى، نیکى به پدر و مادر و صله رحم، بدبختى را به خوش‏بختى تبدیل و عمر را زیاد و از پیشامدهاى بد جلوگیرى مى ‏کند.

نهج الفصاحه ص549 ، ح 1869

 نظر دهید »

اثر دعا

11 خرداد 1399 توسط الهام حسینی

​? قدرت دعا
?امام کاظم(ع): بر شما باد به دعا، چرا که دعا به درگاه خدا، و خواستن از خدا، بلایی را که مقّدر و قطعی شده، و به جز امضای آن نمانده، برمی‌گرداند. پس هنگامی که خدا خوانده شود و از او درخواست شود، خدا به یکباره بلاء را برگرداند. 

 

?أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى ع: عَلَيْكُمْ بِالدُّعَاءِ فَإِنَّ الدُّعَاءَ لِلَّهِ وَ الطَّلَبَ إِلَى اللَّهِ يَرُدُّ الْبَلَاءَ وَ قَدْ قُدِّرَ وَ قُضِيَ وَ لَمْ يَبْقَ إِلَّا إِمْضَاؤُهُ- فَإِذَا دُعِيَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سُئِلَ صَرَفَ الْبَلَاءَ صَرْفَةً.
?کافی، جلد۲، ص۴۷۰
#اثر_دعا

 نظر دهید »
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

کشکول

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس